مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شاعر : بردیا محمدی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل
خدا نانِ تو را هرگز نگیرد از گدا زهرا پنـاه بیپـنـاهیِ منِ بـیدست و پا زهـرا
چراغ عرش، فانوس حیاط خانهات بوده تو آن نوری که جریان داشتی از ابتدا زهرا
کمال ظرف تو بیش از حدِ امِّ اَبیهاییست به این ترتیب، باید گفت: اُمُّ الاَنبیا؛ زهرا
عبا را اعتباری نیست بی حظِّ حضور تو به زیر سایۀ تو جمع شد اهل کسا زهرا
نخِ چادر نماز وصلهدارت آبروی ماست گرفته بیرق ما رنگ از این تارها، زهرا
اگر درد است درد عشق تو، دردت به جان من ز عشاقت نمیآید به جز قالو بلیٰ زهرا
جواز اتصال ما به تو دستِ حسنجان است همین فرزندِ ارشد شیعه را بُرده است تا زهرا
علی نام تو را ورد لب فرزندهایت کرد صد و ده مرتبه با مرتضی گفتیم یا زهرا
خطای طفل سهل انگار را مادر نمیبیند همیشه چشمپوشی میکنی از خبط ما زهرا
مرا جان حسینات روز محشر گُم نکن مادر محال است اینکه از دستت شود دستم رها زهرا
غلاف قنفذ نامرد هم، عهد تو را نشکست چه محکم دستِ بیعت دادهای با مرتضی زهرا
چنان مسمار با شدت به پهلویت اصابت کرد که چندین استخوان در سینهات شد جابهجا زهرا
|